دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات، حبوبات، لبنیات و پشم می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است. سکنه اش از طایفۀ حسنوند بوده و زمستان رابه قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات، حبوبات، لبنیات و پشم می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است. سکنه اش از طایفۀ حسنوند بوده و زمستان رابه قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
بیست و یکمین از خانان ازبک خیوه است که تا 1153 هجری قمری امارت داشته است، نام رودی است که نوث قصبۀ ناحیت ایلاق به ماوراءالنهر بر لب اونهاده است. (حدود العالم)
بیست و یکمین از خانان ازبک خیوه است که تا 1153 هجری قمری امارت داشته است، نام رودی است که نوث قصبۀ ناحیت ایلاق به ماوراءالنهر بر لب اونهاده است. (حدود العالم)
آب بسیار جاری که سد رود را شکسته باشد، چه عرم به معنی رودخانه و سدی که پیش رودخانه گرفته باشند بهندی منیده گویند. ازمنتخب و ظاهر است که این قسم آب جاری که منیده را شکسته روان شده باشد بغایت تند، تیز و پرهیبت باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج) : فاءعرضوا، فاءرسلنا علیهم سیل العرم و بدلناهم بجنّتیهم جنّتین ذواتی اءکل خمط و اءثل و شی ٔ من سدر قلیل. (قرآن 16/34). جایی که تیغ قهر برآرد مهابتت ویران کند به سیل عرم جنت سبا. سعدی. رجوع به تفسیر ابوالفتوح رازی چ 2 ج 8 صص 217- 218 و عرم در همین لغت نامه شود
آب بسیار جاری که سد رود را شکسته باشد، چه عرم به معنی رودخانه و سدی که پیش رودخانه گرفته باشند بهندی منیده گویند. ازمنتخب و ظاهر است که این قسم آب جاری که منیده را شکسته روان شده باشد بغایت تند، تیز و پرهیبت باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج) : فَاءَعرضوا، فَاءَرسلنا علیهم سیل العرم و بدلناهم بجَنّتیهم جَنّتین ذَوَاتی اءُکل خمط و اءَثل و شی ٔ من سدر قلیل. (قرآن 16/34). جایی که تیغ قهر برآرد مهابتت ویران کند به سیل عرم جنت سبا. سعدی. رجوع به تفسیر ابوالفتوح رازی چ 2 ج 8 صص 217- 218 و عرم در همین لغت نامه شود
درختی را گویند که یکسال بار آورد و یکسال نیاورد. (برهان) (آنندراج). در شعوری آمده است: سال بر، درختی است که یکسال میوه دارد و سالی ندارد. این حالت در درخت زیتون بغایت ظاهر است. سالی زیتون دارد و آن را حمل گویند و سالی ندارد و آن را محل گویند. (شعوری ج 1 ص 59)
درختی را گویند که یکسال بار آورد و یکسال نیاورد. (برهان) (آنندراج). در شعوری آمده است: سال بر، درختی است که یکسال میوه دارد و سالی ندارد. این حالت در درخت زیتون بغایت ظاهر است. سالی زیتون دارد و آن را حمل گویند و سالی ندارد و آن را محل گویند. (شعوری ج 1 ص 59)